|
|
چگونه پرندگان را بشناسیم ؟
بسیاری از اشخاص با وجود آنکه به پرندگان علاقه و دلبستگی دارند ، صرفا به این دلیل که به قول خودشان " نمی توانند یک چکاوک را از یک گنجشک تشخیص دهند " از پیگیری در امر شناسایی و مطالعه دقیق پرندگان خودداری می ورزند . گروه دیگر ظاهرا از نامها و اصطلاحات نامانوس مربوط به پرندگان ترس دارند ، ولی لذت بردن از دنیای پرندگان ، چه بهطور مداوم و چه گهگاه ، نه معلومات وسیع میخواهد و نه تخصص دانشگاهی . همان کسانی که ادعا می کنند تفاوت چکاوک را با گنجشک نمی دانند ، مسلما کلاغ ، کبوتر ، اردک ، جغد و بسیاری از پرندگان مربوط به خانوادههای گوناگون را میشناسند و در حقیقت ندانسته راه درازی را در زمینه شناخت پرندگان پیمودهاند . روشهای شناسایی پرندگان بسیار ساده و محدود می باشد ؛ شرط اول داشتن کمی حوصله و پشتکار است . از هیچکس انتظار نمی رود که در وهله اول هر پرندهای را که می بیند بشناسد ، شناسایی پرندگان در صورتی میسر است که بتوان مشخصات ظاهری آنها را دقیقا مشاهده کرد . زیرا پرندگان معمولا در جنب و جوش هستند و به اطراف خود توجه کامل دارند . شرط دوم رعایت سکوت و آرامش است . اگر با سر و صدای زیاد و در حالی که با دوستان خود صحبت می کنیم وارد منطقهای شویم بدون شک پرندگان زیادی را نخواهیم دید . ولی چنانچه در جایی کمین کرده ساکت بمانیم موفق به دیدن پرندگان زیادی خواهیم شد . در آغاز کار می توان از افراد وارد کمک بگیریم تا راه و رسم مشاهده صحیح پرندگان را به ما بیاموزند . پرندگان را در همهجا و در تمام فصول سال می توان مشاهده و مطالعه کرد . این کار نیازی به وسایل و تجهیزات زیادی ندارد . در بیشتر موارد یک دوربین دو چشمی ، یک مداد و یک دفترچه یادداشت کافیست .
:: موضوعات مرتبط:
حیات وحش ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2135
|
امتیاز مطلب : 255
|
تعداد امتیازدهندگان : 78
|
مجموع امتیاز : 78
تاریخ انتشار : شنبه 5 دی 1388 |
نظرات ()
|
|
گروه محیط طبیعی : در حالی که کمتر از 20 روز از مشاهده و عکسبرداری یوزپلنگ ایرانی در پارک ملی کویر می گذرد، دوربین های تله ای نصب شده در این منطقه بار دیگر موفق به عکسبرداری از یک قلاده یوزپلنگ شدند.
به گزارش سبزپرس و به نقل از دبیرخانه پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ، این تصاویر در حالی تهیه شده که از سال 1381 تاکنون دیگر یوزپلنگی در این منطقه مشاهده و عکسبرداری نشده بود و همین امر نگرانی کارشناسان حیات وحش را نسبت به انقراض این گونه جانوری در پارک ملی کویر در استان سمنان دوچندان کرده بود . اما با نصب ده ها دوربین تله ای در اوایل مهرماه سال جاری که در قالب پروژه بررسی وضعیت یوزپلنگ در پارک ملی کویر با همکاری دو تشکل غیر دولتی ( انجمن طرح سرزمین و انجمن یوزپلنگ ایرانی) صورت گرفت ، سرانجام وجود یوزپلنگ دراین منطقه به اثبات رسید ؛ چرا که در این مدت 8 قطعه عکس از یوزپلنگ در نقاط مختلف پارک ملی کویر گرفته شده است که احتمال می رود این عکس ها متعلق به 3 قلاده یوزپلنگ باشند . در این مدت به جز یوزپلنگ ، عکس های زیادی هم از سایر گوشتخواران گرفته شده که در بین آنها 9 قطعه عکس مربوط به پلنگ است و مابقی کفتار، کاراکال ، گرگ ، روباه ، شغال ، قوچ و میش و کل و بز است. به گفته مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی این تصاویر نشان می دهد که هنوز هم می توان به پارک ملی کویر به عنوان یکی از مهم ترین زیستگاه های یوزپلنگ ایرانی توجه ویژه و خاص نشان داد و این همه، مرهون زحمات شبانه روزی محیطبانان منطقه است که توانستند علی رغم همه تهدیدات موجود، حیات وحش این منطقه را حفظ کنند. گفتنی است طرح های اکتشاف گاز و نفت توسط وزارت نفت ایران در امن ترین نقطه پارک ملی کویر که زیستگاه یوزپلنگ ایرانی محسوب می شود ، در حال حاضر یکی از اصلی ترین مناقشات بین سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نفت است؛ چرا که در صورت اجرای این طرح، بخش های زیادی از این منطقه تخریب می شود و یوزپلنگ ایرانی که در حال حاضر جمعیت کمی از آن باقیمانده است برای همیشه در کویر ایران منقرض خواهد شد.
:: موضوعات مرتبط:
حیات وحش ,
,
:: بازدید از این مطلب : 2763
|
امتیاز مطلب : 119
|
تعداد امتیازدهندگان : 30
|
مجموع امتیاز : 30
تاریخ انتشار : شنبه 29 آذر 1388 |
نظرات ()
|
|
حیات وحش ایران در انزوا
مرز و بوم ایران از آنجا به عنوان کشور چهارفصل شهرت یافته است که همچون مجموعه ای از متغیرهای آب و هوایی گرد آمده است. طبیعتی این چنین رنگارنگ تقریباً در تمام دنیا منحصر به فرد است. محمد علی اینانلو سردبیر مجله طبیعت در این مورد می گوید: اختلاف دمای گرمترین و سردترین نقطه ایران در زمستان و تابستان عدد 100 را به ما نشان می دهد چنانکه سردترین نقطه به 40 درجه زیر صفر و گرمترین به 60 درجه بالای صفر می رسد و این در دنیا بی نظیر است. قله دماوند با 6000 متر ارتفاع و سواحل خیلج فارس با 26 متر زیر ارتفاع دریاهای آزاد یکی از بالاترین اختلاف ارتفاع را می سازند. در ایران تا به حال 8300 گونه گیاهی شناخته شده. 160 نوع پستاندار در ایران زندگی می کنند . 485 گونه پرنده اعم از مهاجر، نیمه مهاجر و بومی و حدود 500 نوع آبزی و خزنده تا به حال شناسایی شده که در صورت مطالعه بیشتر تا 2000 نوع هم خواهد رسید. این اعداد در یک مرز یک میلیون و 600 هزار کیلومتری در تمام دنیا بی نظیر است. به همین دلیل نام ایران را "ایران جهانی در یک مرز" گذاشتم. در میان 160 گونه پستاندار در ایران که شامل گونه های کوهستانی، دشتی، کویری و جنگلی می شود بعضی خاص ایران مانند یوزپلنگ و گوزن زرد ایرانی هستند. بعضی خاص آسیا مانند گورخر آسیایی و بعضی گونه اروپایی مانند لینکز یا همان گربه وحشی جنگلی هستند. از این گونه ها بعضی در حال انقراض بعضی جمعیتشان بد نیست و بعضی هم خوب است. محمدعلی اینانلو در مورد گذشته حیات وحش در ایران می گوید: اگر نگاهی به حجاریهای طاق بستان، تخت جمشید و جاهای دیگر که از شکار شاهان حجاری کردند یا به فاصله نزدیکتر حجاری تنگه واشی در فیروزکوه بیندازیم به این نتیجه می رسیم که این حجاریها کار شکار شاهان را نشان می دهد ولی معنای دیگرش نشان دادن وفور بیش از حد انواع گونه های حیات وحش در ایران بوده. اندکی نزدیکتر در زمان قاجاریه و حتی اواخر آن در خاطرات کسانی که از آن دوره شکار نامه یا سفرنامه نوشتند مانند خاطرات شازده ظل السطان پسر ناصر الدین شاه متوجه می شویم در ایران تا چه حد حیات وحش ما غنی بوده. ظل السطان در خاطراتش می گوید شکار برای سپاهیان من دو هدف داشته، تمرین رزم و آمادگی جنگی، دوم تغذیه سپاهیان و یا در سفرنامه مازندران علاوه بر شکار شدن صدها رأس گوزن و شوکاو پرنده هایی نظیر قرقاول و دراج ؛ چیزی که خیلی جلب نظر می کند شکار 18 قلاده ببر است. در خاطرات شکارچی ها و شکاربانهای پیر، پیرمردهایی که از دشت قزوین می گویند که آنجا را می توان در تاریخی نه چندان دور با صحرای سرنگتی آفریقا مقایسه کرد. در گزارشهای رسمی سازمان محیط زیست قبل از انقلاب تعداد زیادی حیوانات وحشی در مناطقی نظیر پارک ملی گلستان، خوش ییلاق ، پارک ملی کویر ، منطقه کالمند در یزد ، مناطق خجیر و سرخه حصار در نزدیک تهران ، موته در اصفهان ، جزایر دریاچه ارومیه کلاه غازی در اصفهان ، حاجی آباد نزدیک بندر عباس ، دشتها و کوههای زنجان وجود داشته است. در چند ساله اول انقلاب به خاطر اینکه اسلحه بی حساب دست بعضی افراد مسئولیت ناشناس بود و فکر می کردند مناطق حفاظت شده این مملکت متعلق به خانواده سلطنتی است، همچنین در مناطق جنگی مثل کردستان و غرب کشور شکار و کشتار بسیار بی رویه ای در این مناطق انجام شد و حیات وحش ایران لطمه زیادی دید. اما پس از اینکه قوانین در این زمینه شکل گرفت و حاکم شد سازمان محیط زیست به کمک مأموران قدیمی و دلسوز توانست تا اندازه ای از این ذخایر محافظت کند که البته الآن هم محیط بانهای جوان استخدام شدند و بسیار دلسوز و علاقه مند هستند ولی باید از تجربیات گذشته ها استفاده کرد. این کارشناس حیات وحش سپس به گونه های منقرض شده حیات وحش اشاره می کند: نخستین حیواناتی که کاملاً منقرض شدند شیر ایرانی بود دوم ببر ایرانی که معروف به ببر هیرکانی بوده که اسمش از جنگلهای هیرکانیا اسم قدیم گرگان کنونی در زمان پارتها گرفته شده است و اما حیواناتی که در لبه انقراض هستند: نخست یوزپلنگ ایرانی است که آمارهای جسته گریخته سازمان محیط زیست و مؤسسه (iucn) تعداد آنها را بین 30 تا 40 قلاده حدس می زنند ولی شخصاً که دایم در سفر هستم با خوش بینی زیر 20 تا حدس می زنم در پارک ملی کویر، خار و توران شاهرود و همچنین در یزد که چند سال پیش به خاطر تشنگی یک مادر با دوتوله خودش به نزدیک آبادی آمده بود و مردم آنها را کشته بودند که یکی از بچه ها زنده ماند و اینک تنها یوزپلنگ در اسارت موجود است که در پارک پردیسان نگهداری می شود. دوم گورخر ایرانی است که تصور می کنم آمارهای سازمان محیط زیست حدود 400 تا تخمین می زند ولی اگر خوش بینانه نگاه کنیم زیر 200 تا در ایران وجود دارد. گوزن زرد ایرانی که خوشبختانه با اقدامات حفاظتی که از 30 سال پیش شروع شد از خطر انقراض نجات پیدا کرد. الان تعدادی در دشت نازساری نگهداری می شوند یک تعداد در جزیره اسپیر و اشک در دریاچه ارومیه . تعدادی به صورت آزاد در منطقه حفاظت شده دز و کرخه نگهداری می شوند. خرس سیاه ایرانی معروف به خرس سیاه بلوچستان که از خانواده خرس سیاه آسیای جنوب شرقی است فرقش با خرس قهوه ای این است که رنگش کاملاً سیاه و مثلث سفیدی روی سینه اش است . تعداد مشخصی نیست. اگر به 10 تا برسد خوب است. تمساح پوزه کوتاه ایرانی که در رودخانه سرباز در بلوچستان اطراف سد پیشین و آبگیرهای اطراف رودخانه سرباز زندگی می کنند که حدود 100 تا موجود می باشد. ماهی آزاد دریای خزر و بالاخره سیاه خروس نوعی پرنده زیبا در منطقه کوچکی در شمال آذربایجان که به 100 تا نمی رسد.
:: موضوعات مرتبط:
حیات وحش ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1773
|
امتیاز مطلب : 229
|
تعداد امتیازدهندگان : 69
|
مجموع امتیاز : 69
تاریخ انتشار : شنبه 29 آذر 1388 |
نظرات ()
|
|
استان یزد
موقعیت : مرکز ایران مجاورت : شمال: استان اصفهان شمال شرقی : استان خراسان جنوب غربی: استان فارس جنوب شرقی : استان کرمان غرب: استان اصفهان
آب و هوا: به علت قرار داشتن بر روی کمربند خشک جهانی دارای زمستانهای سرد و نسبتاً مرطوب و تابستانهای گرم و طولانی و خشک وسعــــت: حدود 72156 کیلومتر مربع وسعت معادل تقریباً 37/4 درصد از وسعت کل ایران جمعـیــت: 750769 نفر در سال 1375 تقسیمات: شهرستانها: ابرکوه، اردکان، بافق، تفت، خاتم، صدوق، طبس، مهریز، مِیبُد، یزد
مکان های دیدنی و تاریخی
استان يزد از مكان هاي ديدني و تاريخي بسياري برخوردار است كه برخي از مهم ترين آن ها عبارتند از: مسجد جامع كبير، مسجد كهن فرج، بقعهي سيد ركنالدين، بقعهي دوازده امام، دخمهي زرتشتيان، آتشكدهي زرتشتيان (يزدان)، باغ دولتآباد، بانك شاهنشاهي، خانهي تقديري، خانهي مودت، مسجد ريگ، بادگيرها، گنبد عالي ابركوه، پرسبز، مجموعهي خيرآباد، مسجد بيرون ابركوه، چهار سوق و بازارشاهي، مدرسهي علميهي امام خميني، رباط خرگوشي، تكيهي اميرچقماق و مسجد جمعهي نو (در يزد)، نارين قلعه (در ميبد)، مسجد جامع (در اردكان) و كاروانسراي خرانق..
|
صنايع و معادن
استان يزد از دير باز منطقه ای صنعتی بوده و صنايع آن به دو صورت صنعتي و دستي رواج داشته است. فرش بافی، چاقو سازی، سبد بافی، سنگ تراشی، پارچه بافی، زيلو بافی، سراميك، سفال سازی، كرباس بافی، طلا و نقره كاری از صنايع دستی يزد هستند. اين استان از نظر صنايع كارخانه اي اکنون دارای کارخانه های توليدی بزرگ و کوچک است. علاوه برکارگاه های کوچک نساجی و شيرينی سازی، که شمار آن ها بسيار است، ده ها واحد توليدی ديگر وجود دارد که در رشته های گوناگون فعاليت می کنند. صنايع ماشينی ريسنده گی و بافنده گی از سال 1312 هـ. ش، در استان يزد پديد آمد. اساس اين دگرگونی وجود صدها کارگاه سنتّی بافنده گی و هزاران بافنده ماهر و هنرمند در اين منطقه بوده، که هم زمان با نخستين حرکت های صنعتی شدن ريسنده گی و بافنده گی در کشور، به مراکز توليدی کارخانهای روی آوردند. استان يزد با دارا بودن 330 واحد توليدی نساجی، نيمی از منسوجات کشور را توليد و عرضه می کند و 70 در صد زمينه های اشتغال صنعتی استان يزد، به اين صنايع تعلق دارد. با وجود شرايط آب و هوايی و زيستی نامناسب منطقه، تشكيلات زمين شناختی اين استان، ذخيره های بزرگ معدنی را در دل خود، جای داده است، به طوری که می توان اين استان را منطقه ای معدنی ناميد. بزرگ ترين قطب های معدنی آهن ايران در استان يزد قرار دارد. هم چنين ميتوان از معادن غنی سرب و روی مهدی آباد، کوشک، درّه انجير و منصور آباد، بوکسيت صدر آباد، معدن اورانيوم ساغند اردکان كه در نوع خود در خاورميانه بینظير است، مس اردکان و تفت، نام برد. افزون بر آن، معدن های فلزی، سنگ های تزييني با کيفيت بسيار بالا، مانند: مرمر، مرمريت، گرانيت، چينی، ... و نيز موادی چون باريت، گچ، فسفات، نمک، ... به فراوانی در سطح استان يزد وجود دارد.
|
کشاورزی و دام داری
كشاورزي استان يزد به دليل بارش اندك به گونه كشت آبی است و رونق چندانی ندارد. تلاش كشاورزان اين ناحيه براين است كه با بهره گيری از كم ترين آب و خاك حاصل خيز، توانسته اند كشاورزی را در محدوده ای اندك به ديگر بخش های اقتصادی پيوند دهند. از مهم ترين فرآورده های كشاورزی يزد می توان گندم، جو، آفتاب گردان، نباتات علوفه ای، جاليز، زيره، گوجه فرنگی، بادمجان و سردرختی به ويژه انار، انجير و پسته را نام برد. دام پروری نيز به روش سنتی و صنعتی رواج دارد، اما به دليل كمبود علوفه رونق زيادی ندارد. مردم آبادی های پيرامون شهر يزد، به پرورش گوسفند، بز، گاو و شتر می پردازند
|
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
يزد، يعنی آفريننده خوبی ها، پاكی ها و شهر خداست. نام گذاری اين شهر با واژه «يزش» به معنای ستايش و نيايش در زبان پارسی ميانه و با واژه يزدان يا يزتان به معنی پاك، مقدس، فرخنده و همچنين به معنی ذات خدا در ارتباط است. يزد در دوران هخامنشی و شايد پيش از آن «ايستاتيس» ناميده می شده که «هرفته» (فرافر) و «سريزد» كنونی، در 30 كيلومتری خاور شهر يزد بازمانده اين شهر است. استان يزد از تاريخی كهن برخوردار است، تا جايی كه بنای شماری از شهرهای آن، مانند: ميبد را به سليمان پيامبر، يزد را به ضحاک و اسکندر مقدونی و ابر کوه را به ابراهيم پيامبر نسبت دادهاند. مجموعه آثار باستانی پراکنده موجود دراستان يزد به سهم خود، بازمانده شايان توجهی از تاريخ و فرهنگ کهن ايران است. کشاورزی و مدنيت يزد، در چهار کانون بزرگ مهريز و فهرج، يزد، رستاق و ميبد و اردکان، پا گرفته است. اين منطقه با قرار گرفتن در مسير شاه راه های باستانی ری ـ کرمان و پارس ـ خراسان، در ميانه هزاره نخست پيش از ميلاد، نقش مرزبانی ايالت ها و نگه بانی راه های بسياری را که به چهار سوی ايران می رفته، ايفا میکرده است. منطقه يزد بی گمان، در دوران هخامنشی دارای راه های بزرگ و معتبر، راه داری و مراکز پستی و چاپاری بوده است. زيرا علاوه بر راه های شناخته شده باستانی، از روی مدارک پيشين، راههای فراموش شدهای نيز که در روزگار باستان به مرکز اقتصادی و فرهنگی ايران باستان میپيوستهاند به تازه گی شناسايی شدهاند. منطقه يزد، در دوران ساسانی، به ويژه در روزگار قباد، انوشيروان و يزدگرد اوّل، ... از جايگاه اجتماعی و اقتصادی ويژه ای بر خوردار بوده و به عمران و آبادی آن، توجه بسيار شده است. در نخستين سده اسلامی، سرزمين يزد به دست مسلمانان افتاده قبايل عرب به سوی ايران سرازير شدند. گروهی نيز از قبيله های بنی تميم و بنی عامر، درکوی عرب ها ی يزد، استقرار يافتند. در سده 4 هـ. ق، که ديلميان بر بخش های باختر و جنوب ايران و عراق چيره گرديدند، جمعی از علويان هم به يزد آمده در کوی حسنيان سکونت گزيدند. بنيان گذار اين خاندان علاء الدوله ابوجعفر بود كه در 398 هـ. ق، از سوی سيّده خاتون، دختر عمه خود ( مادر مجدالدوله ديلمی ) به حکومت مستقل اصفهان و پيرامون آن منسوب گرديد. در سال 443 هـ. ق طغرل سلجوقی، شمس الملوک ظهير الدين ابومنصور فرامرز را به حکومت مستقل يزد و ابر کوه منصوب کرد. از سرشناس ترين افراد اين خاندان امام زاده سيّد جعفر ( ع ) است، که از سيّدهای عريضی بوده در سال 424 هـ. ق، در يزد در گذشت و مزارش هم چنان زيارتگاه مردم است. حکم رانی ابومنصور فرامرز در روزگار فرمان روايی طغرل، آلب ارسلان و ملک شاه سلجوقی بوده نزد آنان احترام ويژه ای داشت. پس از وی به ترتيب فرزندش مؤيد الدوله ابومنصور علی بن فرامرز، علاءالدوله کاليجار و پسرش امير فرامرز، بر يزد حكومت كردند. اينان در نزد سلجوقيان، دارای احترام و اعتبار بودند. چون امير فرامرز پسر نداشت، حکومت يزد به دو دخترش واگذار و رکن الدين سام بن وردان روز، به اتابکی آنان گماشته شد. بدين ترتيب حکومت يزد، از آل کاکويه به اتابکان يزد انتقال يافت. رکن الدين سام، پس از اندک زمانی، در سال 584 هـ. ق، از کار اتابکی دختران امير فرامرز کنار رفت و برادرش عزالدين، به اتابکی رسيد. اتابکان يزد با ايجاد پيوند های زناشويی، روابط دوستانهای با سلجوقيان بر قرار کردند و مورد احترام و مشورت آنان بودند. پس از عزالدين ( در گذشته 615 هـ. ق )، وردان روز، اسفهسالار ابومنصور ( قطب الدين ) ( در گذشته 637 هـ. ق )، قطب الدين محمود، رکن الدين علاءالدوله ( در گذشته 662 هـ. ق )، طغان شاه، علاءالدوله ( در گذشته 673 هـ. ق )، رکن الدين يوسف شاه، و حاجی شاه بن يوسف شاه يكی پس از ديگری به اتابکی رسيده بر يزد و پيرامون آن حکومت کردند. اتابکان در آبادی و عمران يزد کوشش های بسياری کردند و بناهای زيادی از خود به يادگار گذاشتند. رکن الدين سام در نزديکی دروازه مهريز مدرسه اتابک را ساخت. وردان روز در بازار دلالان، مدرسه وردان روز را بنا کرد. محمود شاه در گسترش شهر کوشيد و کویهای بيرون شهر را درون حصار آورده ميدانی بزرگ نيز در شهر ساخت. مادرش مريم ترکان نيز روستای مريم آباد را بنا نهاد. در روزگار حمله چنگيز به ايران سلطان ابومنصور اتابک ( قطب الدين )، چيره گی مغولان را پذيرفت و جانشيناناش به عنوان دست نشانده گان مغول، در حکومت يزد پايدار شدند و با کفايت و زيرکی، يزد را از سپاه مغول مصون داشتند. در اين دوره به دليل امنيت و آرامش نسبی در يزد، بازرگانی و پيشرفت شهر ها و آبادی ها و مبادله کالاهای گوناگون، رونق يافت و کالاهای يزدی تا آن سوی آب های جنوبی ايران، به ويژه هندوستان راه يافت. راه داری و نگه داری راه ها، در دوران مغول و ايل خانان مورد توجه قرار گرفت و نگاه داری راهها را به بزرگان و امرا واگذار کردند. در اوايل سده 8 هـ. ق، امنيت و نيز راه هايی که از منطقه يزد میگذشتند؛ گسترش يافت. اين مسأله نقش به سزايی در رونق بازرگانی و هم چنين شکوفايی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ايالت يزد داشت. حکومت حاجی شاه بن يوسف آخرين اتابک خاندان اتابکان يزد، در 718 هـ. ق به دست امير مبارزالدين محمّد بن مظفر از ميان رفت. امير مظفر، بزرگ خاندان مظفر، از نواده گان غياث الدين خراسانی بود، که در دربار ايلخانان مغول وارد خدمت شد و به حکومت ميبد رسيد. پس از مرگ او، پسرش امير مبارزالدين محمّد در اوايل حکومت ابوسعيد بهادر خان ( 716 – 736 هـ. ق ) ايل خان مغول به حکومت ميبد و راه داری يزد انتخاب شد. در سال 718 هـ. ق، حاجی شاه بن يوسف، اتابک يزد را، در نبردی شکست داده وضمن پايان دادن به حکومت اتابکان يزد از سوی ابوسعيد بهادر خان، به حکومت يزد رسيد. مبارزالدين محمّد، پس ازدرگذشت ابوسعيد بهادر خان، دم از استقلال زد و بر کرمان، شيراز و قلمرو حکومت ملوک شبان کاره، در جنوب ايران چيره شده در سال 723 هـ. ق، حکومت آل مظفر را تشکيل داد. يزد، در روزگار حکومت امير مبارزالدين، از نظر سياسی و اقتصادی دارای اهميت و اعتبار شد. اين جايگاه، نه تنها به خاطر تلاش مظفريان در يزد پديد آمد، بلکه شرايطی که در دوره مغول بر کشور حاکم شد، شهر های دور افتاده و به دور از هياهوی سياسی، چون يزد را مورد توجه نام داران قرار داد. طی يک سده حکم رانی مغول بر ايران، ناحيه يزد بيش از دو برابر گسترش يافت و با مديريت و تدبير امير مبارزالدين محمّد، به مرکز فعاليت های سياسی و اقتصادی تبديل يافت. قلمرو امير مبارزالدين محمّد با در گذشت وی به سال 765 هـ. ق بين پسراناش بخش شد، به طوری که سلطان احمد، در کرمان، شاه محمود، در اصفهان، شاه يحيی، در يزد و شاه شجاع، در فارس و بخشی از خوزستان به حکومت پرداختند. كه از اين ميان شاه يحيی نسبت به آبادانی سرزمين يزد، تلاش بسيار کرد. در حکومت 77 ساله آل مظفر ( 718 – 795 هـ. ق ) منطقه يزد به اوج شکوفايی و بزرگی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی رسيد. در مدرسه ها، مسجدها، دارالسياده ها و خانقاه ها، علوم گوناگون رايج زمان، درس داده می شد. ويژه گی ديگر دوره مظفريان رونق صوفی گری در يزد است. ايجاد خانقاه ها ويژه مرشدان و مريدان صوفيان نبود، بلکه شاهان و شاه زاده گان مظفری و بزرگان هم بدان علاقه مند بوده صوفيان يزد، از احترام ويژه خاندان مظفری بر خوردار بودند. حکومت آل مظفر در سال 795هـ. ق به دست تيمور لنگ خاتمه يافت. تيمور لنگ حکومت يزد را به يکی از نزديکان خود سپرد. اما پس از بازگشت تيمور به ماوراءالنهر، گروهی، از همدلی مردم نسبت به آل مظفر بهره برده به رهبری آبدار، يزد را از دست حاکم تيموری بيرون آوردند. سپس سلطان محمّد، پسر ابوسعيد طبسی، يزد را به دست آورده استقلال آن را اعلام نمود. با عدم توفيق حاکمان تيموری نايين، اصفهان و اردستان در برگرداندن نظم و امنيت به يزد، پير محمّد، پسر عمر شيخ و نوه تيمور لنگ حکم ران فارس، و نيز حاکم سيستان با سپاهی ره سپار يزد شده؛ يزد را محاصره و سرانجام گشودند. تيمور لنگ برای حفظ جايگاه هنری و اهميت يزد، دستور داد نسبت به مردم اين سامان نرمی نشان داده ماليات دو ساله را نگيرند. هم چنين فرمان داد تا برج و باروی شهر را بنا کرده دارالحکومه معروف به « دژ مبارکه نارين قلعه » را به طور شايسته ای بسازند. ايالت يزد پس از مرگ تيمور، مدتی پهنه درگيری نوادگان تيمور، پير محمّد و اسکندر بود. شاهرخ پسر تيمور با پيروز شدن بر ديگران حکومت يزد را به امير جلال الدين، پسر چخماق سامی سپرد. وی با مردم يزد به خوبی رفتار کرد و برای عمران و آبادی اين سرزمين کوشش نمود و بناهای بسياری از خود بر جای نهاد، که برخی از آن ها هنوز برجای مانده از آثار تاريخی و ديدنی استان يزد به شمار می روند. پس از در گذشت امير جلال الدين، بيوه و فرزندانش دنباله کار را گرفته از خاندان خود، نام نيک به يادگار گذاشتند. بازمانده گان تيمور، در همه جا دل گرم کننده هنرمندان، معماران و انديشمندان بودند و يزد نيز در اين زمان به شکوفايی اقتصادی، هنری و فرهنگی رسيد. کاشی کاریهای مسجد جامع و ميدان امير چخماق و مسجد امير چخماق، مصلای عتيق، ... از آثار اين زمان است. مدرسه ها و کتاب خانه های بسياری چون مدرسه و کتاب خانه قطبيه سربلوک، مدرسه دارالصفا، مدرسه و کتاب خانه يوسف چهره، مدرسه و کتاب خانه اصيليّه سردهوک و کتاب خانه باورديه ايجاد شدند، که نويسنده گان، پژوهش گران و تاريخ نگارانی، چون شرف الدين علی يزدی، در آن ها پرورش يافتند. با برآمدن ترکمانان قراقويونلو و آق قويونلو، يزد از دست تيموريان بيرون رفته اميران ترکمان، يکی پس از ديگری بر ايالت يزد حکومت کردند. حكومت طوايف گوناگون با تسلط شاه اسماعيل صفوی بر تمام ايران در 913 هـ. ق، خاتمه يافت. نعمت الله باقی، پسر ميرزا عبدالباقی، صوفی سرشناس، که در جنگ چالدران کشته شد، در زمان شاه تهماسب، دختر شاه اسماعيل را به زنی گرفته حاکم يزد شد. وی ديوان خانه عباسيه را ساخت و مسجد شاه تهماسب، در نزديکی ميدان بعثت کنونی از يادگارهای اوست. از ديگر آثار دوران صفوی ميتوان به اين موارد نيز اشاره كرد : غياث آباد تفت که به دست مير ميران فرزند نعمت الله باقی ( ممدوح وحشی بافقی )، مدرسه شفيع ، مسجد شاه ولی تفت كه شاه ابوالوالی حاكم يزد آن را بنا نهاده است. در هنگام حمله افغان ها، مردم رشيد و آزاده سرزمين يزد، به رهبری ميرزا عنايت سلطان، دلاوری های بسياری از خود نشان دادند؛ چنان كه محمود افغان، در گشودن يزد ناکام مانده راهی اصفهان گرديد. اشرف افغان، جانشين محمود، نيز پس از چهار سال نبرد توانست يزد را بگشايد. با روی کار آمدن نادرشاه افشار و بيرون راندن افغان ها از ايران، محمّد تقی خان، خواهر زاده عنايت سلطان به حکومت يزد منصوب شد. وی و فرزندانش، تا آخر دوره قاجار، در نقش حاکم يا مستوفی يزد خدمت های ارزنده ای به اين سرزمين کرده آثار تاريخی و بنا های ديدنی بسياری در يزد به يادگار گذاشتند. باغ دولت آباد، باغ ناصريه، مدرسه خان، ميدان خان، بازار خان، بازار قيصريه و... از آثار آنان است. اين منطقه در دوره قاجاريه و پس از آن در آرامش و آباداني به سر برده و هم اكنون نيز يكي از مهم ترين و ارزشمندترين مناطق ايران است.
|
مشخصات جغرافيايي
استان يزد؛ با قرار گرفتن در بخش مرکزی فلات ايران در برگيرنده نا مناسب ترين عوامل طبيعی چيره بر فلات مرکزی ايران نيزاست. کويرهای بزرگ لوت و دشت کوير تا درياچه نمک قم و کوير نمک هرات و مروست تا کوير نمک ابر کوه و باتلاق گاوخونی استان يزد را فرا گرفته اند. بارش اندک همراه با تبخير شديد، دور بودن از دريا، نزديکی با کوير خشک و پهناور نمک، رطوبت نسبی کم همراه با گرمای بسيار، از عواملی هستند، که استان يزد را به گونه خشک ترين استان ايران در آورده است. گذشته از آن، در اين منطقه نوسان شديد درجه حرارت نيز وجود دارد. از نظر جغرافيايی بين 29 درجه و 48 دقيقه تا 33 درجه و 30 دقيقه پهنای شمالی و 52 درجه و 45 دقيقه تا 56 درجه و 30 دقيقه درازای خاوری از نصف النهار مبدا واقع شده است. اين استان از شمال خاوری به استان خراسان از شمال و باختر به استان اصفهان، ازجنوب باختری به استان فارس و از جنوب خاوری به استان كرمان محدود می شود. به دليل دور بودن از مرزهای ايران، در درازای تاريخ از بحران ها و فشارهای فرهنگی و نژادی مصون مانده است. استان يزد براساس سرشماري سراسري سال 1375 جمعيتي در حدود 828401 نفرجمعيت داشته و شهرستان هاي آن عبارتنداز: ابركوه، اردكان، بافق، تفت، خاتم,صدوق, طبس, مهريز، ميبد و يزد. دشت رسوبی يزد، در فلات مركزی ايران، از حوزه های مهم جغرافيايی است كه از دامنه شيركوه در جنوب آغاز می شود و با شيب ملايمی تا كوير سياه كوه در شمال ادامه می يابد. با توجه به موقعيت جغرافيايی، اين استان در بر گيرنده نامناسب ترين عوامل طبيعی چيره بر فلات مرکزی ايران است. استان يزد گذشته از جايگاه ويژه طبيعی - جغرافيايی و دارا بودن منابع زيرزمينی، از لحاظ تاريخی و فرهنگی نيز از كهن ترين مناطق ايران به شمار می رود و از گذشته های دور دارای فرهنگی درخشان بوده است. كوه های اين استان جزو رشته كوه های مركزی ايران به شمار می روند. دشت های كويری آن، همانندی زيادی با دشت كوير و دشت لوت دارند. بلندترين ناحيه استان يعنی رشته كوه های شيركوه (4075 متر) در بخش جنوب باختری استان قرار گرفته و پست ترين ناحيه، شمال تا شمال خاوری را در بر می گيرد كه همراه با باتلاق های نمك است. راه هاي دست رسي به اين استان عبارتند از: راه ری ـ اصفهان ـ يزد: اين راه از ری به سوی جنوب رفته از قم و کاشان گذشته به شهر گبای ( اصفهان کنونی ) رسيده از آن جا شعبه ای از آن، از راه يزد به کرمان و از کرمان باز شعبه ای به سيستان، سند و کرانه های دريای مکران ( دريای عمان ) می پيوست. راه يزد ـ سيستان: از سيستان تا يزد، راهی وجود داشته، که کوير را در دور افتاده ترين بخش هايش، يعنی بين « ده سلم » و گدارباروت، ميان بر می کرده است. راه يزد به خراسان: اين راه كه دارای ايستگاه های بسياری است، از يزد به سوی آنجيره و خزانه رفته از تل سياه و ساغند وپشت بادام گذشته به رباط محمّد رسيده از آن جا به ريگ و مهلب و رباط حوران، ... رفته، سر انجام به ترشيز ( کاشمر ) و از آن جا به نيشابور می پيوسته است. در حال حاضر استان يزد دارای راه های زمينی و هوايی است. راه های زمينی آن، از گونه شوسه، آسفالته و راه آهن، عبارتند از: 1- راه های اصلی، فرعی، روستايی: اين راه ها، شامل راه های اصلی، فرعی، روستايی و مال رو است. راه های اصلی، استان را با استان های اصفهان، فارس، کرمان و خراسان پيوند می دهد و از راه های مهم ارتباطی شمال به جنوب و باختر به خاور ايران است. استان يزد، در سال 1375 هـ. ش، دارای بيش از دو هزار کيلومتر راه اصلی آسفالته و راه های فرعی و روستايی بوده است. محور اصلی ارتباطی استان يزد، سرشناس به جاده سنتو، يکی از پر رفت و آمدترين شبکه های ارتباطی ايران، به ويژه در حمل و نقل بار با وسايط نقليه سنگين به شمار می رود. بندر های مهم هرمزگان و هم چنين بندر استراتژيک چابهار در استان سيستان و بلوچستان نيز تأثير زيادی در رونق اين راه ارتباطی داشته اند. راه های فرعی، شهرستان های استان را به يک ديگر و يا شهرستان ها را به شهر يزد پيوند می دهند. راه های روستايی نيزکه درسال های اخير ايجاد شده، روستاها، دهستان ها و مراکز بخش ها را به يک ديگر پيوند می دهند و نقش ارزنده ای در زندگی اجتماعی روستاييان و کشاورزان منطقه ار لحاظ اقتصادی، ارتباطی و حمل بار دارند.
2- راه آهن: راه آهن استان يزد؛ سبب پيوند اين استان با استان های اصفهان و کرمان و سبب ارتباط مراکز معدنی و صنعتی ايران است. راه آهن سراسری ايران، از تهران شروع و شاخه جنوب خاوری آن، پس از گذر از شهر قم، به دو بخش شده، يکی از طريق کاشان و اصفهان به يزد رسيده و ديگری پس از گذشتن از بافق به زرند و شهر کرمان می پيوندد.
3- راه های هوايی: استان يزد از طريق راه های هوايی به بيش تر نقاط و مراکز استان های ديگر، مانند : تهران، شيراز، اصفهان، کرمان، بندر عباس، زاهدان، مشهد، ... بستگی دارد. فرودگاه شهيد صدوقی يزد دارای امکان های کافی برای پذيرش هواپيماهای مختلف بوده و می تواند خدمات فرودگاهی بايسته را برای پرواز های داخلی و خارجی تأمين کند. علاوه بر پرواز های هر روزه تهران – يزد و بر عکس، پرواز های ديگری به اصفهان، مشهد، زاهدان، بندر عباس، شيراز، کرمان، ... در اين فرودگاه انجام می شود. اخيراً پرواز های حج و زيارت سوريه نيز به طور مستقيم از فرودگاه شهيد صدوقی يزد انجام می شود.
|
:: موضوعات مرتبط:
عمومی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1650
|
امتیاز مطلب : 198
|
تعداد امتیازدهندگان : 59
|
مجموع امتیاز : 59
تاریخ انتشار : شنبه 29 آذر 1388 |
نظرات ()
|
|
استان همدان
موقعیت : غرب ایران مجاورت : شمال: استان زنجان جنوب: استان لرستان شرق: استان مرکزی غرب: استان های کرمانشاه و کردستان
آب و هوا: سرد وسعــــت: 20هزار و 172 کیلومتر مربع معادل 2/1 در صد از مساحت کل کشور جمعـیــت: تقسیمات: شهرستان , 16 شهر , 18 بخش , و 68 دهستان شهرستانها: همدان، اسدآباد ، بهار، تویسرکان، رزن، کبودرآهنگ، ملایر، نهاوند
مکان های دیدنی و تاریخی
در استان همدان نقاط ديدني و تاريخي فراواني وجود دارد كه عبارت اند از: آرامگاه بوعليسينا، آرامگاه بابا طاهر، موزه و تپهي هگمتانه، موزهي تاريخ طبيعي، موزهي بوعلي، مسجد جامع، برج قربان، گنبد علويان، شيرسنگي، گنجنامه، امامزاده شاهزاده حسين, امامزاده يحيي، تپهي توشيجان، مسجد شيخالملوك، مسجد سيفالدوله، حمام بلور و امامزاده زبيدهخاتون (در ملاير)، ستون سلوكي، ميدان قيصريه، حمام حاج آقاتراب، سراب گيان، مقبرهي باباپيره و بند ليلي يادگار (در نهاوند)، مقبرهي حيقوق نبي، كاروانسراي شاه عباس، آبشار افشار، كمربسته سركان، كاروان سراي فرسنج، آرامگاه ميررضيالدين و مدرسهي علميهي شيخ عليخان زنگنه (در تويسركان)، حمام سنگي، قلعهي كيكاوس (در كبودر آهنگ)، كتيبهي سلطانيه، مسجد شاه طهماسب، آب انبار شاه عباس، تالار دربند و كتيبهي يادبود سيدجمال (در اسدآباد) و لالجين، دشت بهار و آرامگاه شيخ محمدبهاري (در بهار) و غار عليصدر (در روستاي عليصدر).
|
صنايع و معادن
صنايع استان همدان در دو دسته صنايع دستي و كارخانه اي دسته بندي مي شوند. دراستان همدان؛ صنايع دستی بيش از صنايع ماشينی گسترش دارد. مهم ترين صنايع دستی استان قالی بافی، سفال گری، گيوه بافی، كفش دوزی، پوستين دوزی و دباغی است. قالی بافی همدان در سطح ملی مشهور است و قالی های ريز باف آن به خارج از كشور نيز صادر می شود. سفال گری از صنايع دستی مهم استان به ويژه لالجين در شهر بهار است. انواع اين ظروف و ابراز سفالی علاوه برمصرف محلی به خارج از آن نيز صادر می شود. در استان همدان كارگاه ها و كارخانه های متعددی تاسيس شده كه به تدريج بر تعداد آن ها افزوده می شود. يكی از صنايع سبك استان كارخانه صنعتی توليد شيشه است كه در باختر ايران كم نظير بوده و از ظرفيت توليدی منحصر به فردي برخوردار است. صنايع غذايی، نساجی, چرم سازی سلولزی، شيميايی، كانی غير فلزی، برق و الكترونيك نيز از مهم ترين صنايع سبك استان همدان است. مهم ترين فعاليت صنايع سنگين استان همدان عبارتند از: ريخته گری چدن و توليد ادوات كشاورزی، ماشين آلات ساختمانی و راه سازی، سوپاپ انواع خودرو و شركت فولاد همدان. استان همدان از نظر معادن نيز بسيار غنی است و مهم ترين معادن آن گرانيت، سنگ آهك، سنگ ساختمانی، فلدسپات، سرب، روی، نقره آهنگران، گچ، ليمونيت، سيليس، تراورتن و سنگ آهن است. رونق كشاورزی، دام داری و صنايع دستی در استان همدان سبب رونق بازرگانی در منطقه شده افراد بسياری در اين زمينه مشغول به كار هستند.
|
کشاورزی و دام داری
كشت در سطح استان همدان به دو شكل ديم و آبی صورت می گيرد، اما بيش تر زمين هاي كشت شده به صورت ديم است. مهم ترين محصولات كشاورزی استان گردو، گندم، جو، سيب زمينی و چغندر قند است كه كشت گندم و جو حدود سه چهارم زمين هاي زير كشت را به خود اختصاص داده است. محصول گردو به ويژه در شهرستان تويسركان به دست می آيد. محصولات مهم ديگر استان در قسمت های كوهستانی، انواع ميوه ( به ويژه گلابی و سيب ) و در دامنه انگور غلات، حبوبات و صيفی جات است. استان همدان منطقه ای است كوهستانی كه در دامنه های رشته كوه الوند قرار گرفته و سرچشمه رود ها و جويبار های فراوانی است. مراتع بين دره ای آن از دير باز سبب جذب بخشی از دام داران و عشاير به اين منطقه بوده و با توجه به زمستان های نسبتا سرد و تابستان های معتدل، مراتع چرای بهاره و تابستانه را برای عشاير فراهم می كند. تا حدی كه عشاير استان های هم جوار نيز به اين استان كوچ ييلاقی می كنند. تابستان كوتاه خاصه در مناطق مرتفع شمال تويسركان و جنوب همدان سبب شده است كه ايلات و عشاير صرفا به دام داری بپردازند. شيوه دام داری در اين استان بيش ترسنتی است. در حال حاضر وجود مجتمع های دام داری صنعتی و نيمه صنعتی كه زير نظر مركز گسترش خدمات توليدی و عمرانی فعاليت دارند، توليد فرآورده
|
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نام همدان؛ نخستين بار در 1100 پيش از ميلاد در كتيبه تيگلات پالسر اولين حاكم آشوری به نام اموانه يا آمادای ضبط شده است. هرودت مورخ يونانيم نام همدان را اكباتان ثبت كرده است و بناي احداث شهر همدان را به ديااكو نخستين امپراتور ماد نسبت داده است. پس از ديااكو سه حكم ران ديگر در اين سرزمين حكومت كرده و در سال 553 پيش از ميلاد موسس سلسله هخامنشی مخالفت با آژی دهاك حاكم ماد را آغاز كرد و در 550 پيش از ميلاد همدان را متصرف شد. وی با انقراض سلسله ماد به واسطه مزايای طبيعی همدان، آن جا را مقر فرماندهی خود قرار داد. به هر حال آن چه مسلم است در تمام دوره تسلط مادها همدان مركز سياسی آن ها بوده است. هخامنشيان علاوه بر حفظ و توسعه آثار ديااكو و هوخشتره خود نيز ساختمان هايی در اكباتان احداث كردند. مورخين و باستان شناسان عقيده دارند كه خزانه حكام هخامنشی در هگمتانه نگه داری می شد و كشف آثاری مانند الواح زرين و نفايس ديگر مويد اين نظريه است. با توجه به حفاری های متوالی كه در محله های شاه داراب و سرقلعه بند هگمتانه به عمل آمده و منجر به كشف ستون های سنگی و زمينه های نفيس شده است، ديگر در اين که كاخ حكم رانان هخامنشی در محل كنونی تپه هگمتانه وجود داشته، ترديدی نيست. هر چند به غير از مجسمه شير سنگی و آثار به دست آمده از گورستان شمال خاوري ميدان سنگ شير، تا كنون آثار ديگری از دوره سلوكی در همدان به دست نيامده ولی همين مقدار آثار نيز می تواند دليل برحضور سلوكيان در شهر باستانی اكباتان باشد. آثار و شواهدی كه در تپه مصلی وجود دارد حكايت از تنها قلعه نظامی همدان در عهد اشكانيان دارد و چنين به نظر می رسد كه همدان در اين دوره نيز مورد توجه بوده است. حكام ساسانی هم با توجه به موقعيت ويژه همدان و نزديكی آن به تيسفون و شوش، كاخ های تابستانی خود را در همدان تدارك ديده بودند. ديلميان در جنگ با كردهای حسنويه و كاكويه به اين شهر مسلط شده و آن را ويران كردند. چنان که پاره ای از مورخين از بين رفتن يكی از دو شير سنگی كه در كنار دروازه باب الاسد قرار داشته است را به اين دوران منسوب می کنند. در تقسيمات فتوحات ديلميان همدان از آن ركن الدوله شد و سپس شمس الدوله از طرف سيده خاتون زمامداری همدان را به دست آورده و فيلسوف بزرگ شرق، بوعلی سينا را به وزارت خويش برگزيد. هر چند همدان از كشمكش های دوران ديالمه آسيب فراوانی ديد ليكن بعداز مدت كوتاهی در زمان سلاجقه دوباره عظمت از دست رفته خود را باز يافت. به طوری كه مدتی مركز حكومت سلجوقيان شد. همدان در زمان صفويان بسيار مورد توجه بود. به دنبال انقراض سلسله صفويه همدان به تصرف احمد پاشا والی بغداد در آمد، اما بعد توسط نادر شاه افشار از ترکان باز پس گرفته شد. استان همدان در دوره هاي قاجاريه و بعد ها به عنوان يكي از مهم ترين مناطق ايران؛ همواره آباد و مستقل بوده و هم اكنون نيز يكي از قطب هاي مهم و با اهميت ايران است.
|
مشخصات جغرافيايي
استان همدان در باختر ايران و بين مدارهای 59 درجه و 33 دقيقه تا 49 درجه و 35 دقيقه پهنای شمالی و 34 درجه و 47 دقيقه تا 34 درجه و 49 دقيقه درازای خاوری از نيم روز گرينويچ قرار گرفته و حدود 2/1 درصد از كل مساحت ايران را در بر می گيرد. اين استان از شمال با استان هاي زنجان و قزوين، از جنوب به استان لرستان، از خاور به استان مركزی و از باختر به استان های كرمانشاه و كردستان محدود می شود. بلندترين نقطه استان همدان قله الوند با ارتفاع 3574 متر است. با توجه به شرايط اقليمی؛ مناسب ترين زمان برای مسافرت به همدان از اواخر ارديبهشت تا اواخر مهر ماه است. بر اساس آخرين سرشماري سراسري سال 1375 جمعيت اين استان 1677789 نفر برآورد شده است و شهرستان هاي آن عبارتند از: اسد آباد، بهار، تويسركان، رزن، كبودر آهنگ، ملاير، نهاوند و همدان. راه هاي دسترسي به اين استان عبارتند از: 1- راه اصلی تهران – همدان به درازاي 341 كيلومتر 2- راه اصلی تهران – خسروی كه همدان در كيلومتر 375 اين مسير قرار دارد. 3- راه اصلی تهران – سنندج كه همدان در 343 كيلومتری اين مسير قرار دارد. 4- راه اصلی سنندج – همدان به طول 182 كيلومتر 5- محور زنجان – همدان به طول 275 كيلومتر استان همدان در مركز خود دارای فرودگاه است |
:: موضوعات مرتبط:
عمومی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1818
|
امتیاز مطلب : 185
|
تعداد امتیازدهندگان : 53
|
مجموع امتیاز : 53
تاریخ انتشار : شنبه 29 آذر 1388 |
نظرات ()
|
|
استان مرکزی
موقعیت : مرکز ایران مجاورت : شمال:استانهای تهران و قزوین جنوب :استانهای لرستان و اصفهان شرق:استانهای تهران، قم و اصفهان غرب: استان همدان وسعــــت: ۲۹٬۵۳۰ کیلومتر مربع جمعـیــت: تقسیمات: ۸ شهرستان، ۱۵ بخش، ۱۹ شهر، ۶۰ دهستان و ۱٬۳۹۴ آبادی دارای سکنه و ۴۶ آبادی خالی از سکنه شهرستانها: آشتیان، اراک، تفرش، خمین، دلیجان، زرندیه، ساوه، شازند، کمیجان، محلات مرکـــــز : اراک
مکان های دیدنی و تاریخی
مكان هاي ديدني و تاريخي استان مركزي عبارتند از: رودخانه آسياب جفتي, بقعه پير مراد آباد, سراي كاشاني بازار, سراي نوذري بازار, موزه چهارفصل, مدرسه سپهداري(محل تحصيل امام خميني), سنگ نوشته هاي دره چكاب, سرچشمه روستاي انجدان, گنبد شاه قلندر انجدان, آرامگاه پرفسور حسابي, امام زاده حسين تفرش, امام زاده احمد كوهين, مناره مسجد شش ناو, قلعه سالار محتشم, خانه حضرت امام خميني (ع), امام زاده ابوطالب, سنگ نگاره هاي تيمره, بازار نراق دليجان, غارخال نخجير, پل دو دهك, كاروان سراي دو دهك, قزقلعه ساوه, مسجد جامع ساوه, محراب مسجد انقلاب, كاروان سراي باغ شيخ, امام زاده اسحاق ساوه, پالايشگاه شازند, سراب پنج علي, امام زاده سهل بن علي آستانه, پيست اسكي پاكل, دره شماخلي, ستون هاي سنگي خورهه, آتشكده آتش كوه, يخچال هاي طبيعي نيم ور, مجتمع آب درماني محلات و باغ هاي گل زيباي محلات.
|
صنايع و معادن
استان مركزی از جمله استان هايی است كه كارخانجات صنعتی متعددی در آن متمركز هستند و علاوه بر صنايع كارخانه اي از صنايع با ارزش دستي نيز برخوردار است. فرش ساروق اراك و محلات، قاليچه ساوه، گليم و جاجيم تفرش، گيوه اراك و محصولات مسی مهم ترين صنايع دستی استان را تشكيل مي دهند. اساس اقتصاد استان مركزي را به ترتيب اهميت، بخش های خدمات، صنعت و كشاورزی تشكيل می دهند. مهم ترين كارخانه های صنعتی اين استان؛ ماشين سازی، آلومينيوم سازی، هلي كوپترسازی، كابل سازی، واگن سازی، كمباين سازی، لاستيك سازی و قند هستند. از ديگر صنايع ماشينی استان می توان كارخانه ماشين سازی پارس (توليد كننده اسكلت های فلزی) كارخانه های سازنده پروفيل و لوله های آبياری آلومينيومی كارخانه آونگان(سازنده پايه های فلزی انتقال نيرو) كارخانه ادوات كشاورزی اراك، گروه كارخانه هاي مستقر در شهرستان ساوه را نام برد.
|
کشاورزی و دام داری
به طور تقريبی در حدود 19 درصد مساحت استان زمين های كشاورزی، 57 درصد زمين هاي مرتعی و باقی آن را زمين هاي غير کشاورزی از قبيل درياچه ها، كويرها، جاده ها و شهرها تشكيل می دهند. از محصولات مهم كشاورزی استان می توان غله، گندم، جو، حبوبات، پنبه، زعفران، انجير، انار، سيب، انگور، گردو، بادام، قيسی، آفتاب گردان، چغندر قند، تنباكو، خشكبار، گوجه فرنگی، پياز، گياهان دارويی مانند ترنجبين و ساير محصولات سر درختی و باغی را نام برد. از آن جا که ميزان برخی از فرآورده های كشاورزی در شهرستان های مختلف اين استان بيش از ميزان مصرف محلی می باشد، به شهرهای ديگر استان يا به استان های مجاور صادر می شود. از شهرستان اراك گندم، جو، انگور، سبزی، خشكبار، از ساوه انار، طالبی از محلات كاهو و گل، از تفرش بادام و گردو و از خمين لوبيا و گندم به ساير شهرها و استان های كشور و هم چنين به خارج از كشور صادر می شود. در استان مركزی دام داری بيش تر در ميان ايلات و عشاير ديده می شود. در اين استان ايلات و عشاير متعددی مانند شاهسون ها، كلبه كويی ها، خراسانی ها، كلهر، خلج، گروهی از كولی ها زندگی می كنند كه بيش ترر آن ها اسكان يافته اند و بخشی از آن ها نيز رمه گردانی و ييلاق قشلاق می كنند. جلوه های زيبايی شناختی كوچ و اتراق عشاير يكی از جاذبه های جهانگردی استان به شمار می آيد.
|
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نام مركزي به دليل در مركزيت قرار گرفتن در ميان استان هاي ايران به اين استان داده شده است. با استناد به منابع تاريخی، استان مركزی در هزاره اول قبل از ميلاد جزو ايالات ماد بزرگ بود كه تمام قسمت مركزی و باختری ايران را در بر می گرفته و از كانون قديم استقرار در فلات ايران به شمار می رفته است. در زمان سلوكيان اين منطقه مخصوصا قسمت شمالی آن (دهستان خورهه) مورد توجه حكام يونانی قرار گرفت. وجود آثار باستانی به جای مانده از اين دوران در خورهه تاييد کننده اين نظر است. در زمان خسرو پرويز – پادشاه ساسانی- ايران به چهار بخش باختر(شمال)، خور آبان يا خور آسان (مشرق)، نيم روز (جنوب) و خوربران(مغرب) تقسيم شد که استان مرکزی در بخش خوربران (مغرب) به معنی محل غروب خورشيد، قرار داشت. در قرن اول اسلامی اين منطقه به «ايالت جبال» يا «قهستان» تغيير نام داد، به طوری كه جغرافيا نويسان اسلامی اين قرن، از آن به عنوان بخشی از بلاد پهلويان و به نام «كوهستان» يا «قهستان»(جبال) نام برده اند. در قرن دوم هجری اين منطقه همراه با همدان، ری و اصفهان به نام «عراق عجم» ناميده شد. در قرن چهارم هـ . ق همدان، رود آور، خورمه (خورهه)، سهرود، ابهر، سمنان، قم، كاشان، روده، پوسته، كره، بره، گربايگان (گلپايگان) شهرهای ايالت جبال بودند. در اين دوره ساوه، تفرش، وره، ساروق و گلپايگان مراكز كانون های درجه اول شهری و محلات، خمين، كميجان، ميلاجرد، خنداب، اليثار، سامان، خورهه، نيمور، نراق، دليجان، جاسب، مامونيه، الوير شهرهای مبادلاتی درجه دوم محسوب می شدند. در چند دهه اخير، با توسعه راه آهن و احداث كارخانجات مختلف، به مرور چهره منطقه عوض شد و بعد از تقسيمات جديد كشوری و ايجاد استان تهران و مركزی، اين استان به مركزيت اراك به وجود آمد.
|
مشخصات جغرافيايي
استان مركزی به مركزيت شهر اراك؛ تقريبا در مركز ايران بين 33 درجه و 30 دقيقه تا 35 درجه و 35 دقيقه ی پهنای شمالی و 48 درجه و 57 دقيقه تا 51 درجه ی درازای خاوری از نصف النهار گرينويچ قرار دارد. اين استان از شمال به استان های تهران و قزوين، از باختر به استان همدان، از جنوب به استان های لرستان و اصفهان و از خاور به استان های تهران، قم و اصفهان محدود است. در قسمت های مختلف استان مركزی آب و هواهای متنوع نيمه بيابانی، معتدل كوهستانی و سرد كوهستانی وجود دارد. شهرستان هاي آشتيان, اراك, تفرش, خمين, دليجان, ساوه, سربند ومحلات شهرستان هاي اين استان را تشكيل مي دهند. راه هاي دسترسي به اين استان عبارتند از: - تهران – اراك به درازای 289 كيلومتر - تهران – ساوه به درازای 144 كيلومتر - مسير تهران – خرم آباد كه در كيلومتر 289 از اراك عبور می كند - مسير قم- نيزار به درازای 52 كيلومتر - مالمير، آزاد شهر، سنجان، اراك، راهجرد، تفرش به درازای 243 كيلومتر - اراك- فرمهين به درازای 48 كيلومتر - دليجان – خمين به درازای 77 كيلومتر خط آهن سراسری از مركز اين استان عبور می كند. فرودگاهی نيز در شهرستان ساوه وجود دارد. |
:: موضوعات مرتبط:
عمومی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1747
|
امتیاز مطلب : 203
|
تعداد امتیازدهندگان : 61
|
مجموع امتیاز : 61
تاریخ انتشار : شنبه 29 آذر 1388 |
نظرات ()
|
|
|
|
|